رزمنده

رزمنده

اینجا که رسیدی مکن احساس غریبی
این خانه ی پر مهر تعلق به تو دارد


سلام بزرگوار
اینجا بیشتر عکس می گذارم.مطلب را در وبلاگ فانوس جزیره بخوانید.
با احترام و سپاس

آخرین مطالب
پیوندها

مدیون توئیم شهید...


رفته بودیم در دامان طبیعت.....جای همه خالی...

برخی به بازی مشغول شدند و برخی به گپ و گفت...گروهی هم به جمع آوری هیزم و آماده کردن بساط چای آتیشی و بعد هم کباب و اینها...

همه سرحال و خوشحال از اینکه در این طبیعت سرسبز به دور از هر گونه استرسی، خوش می گذرانند..


تفکر نوشت:

امروز اگر به سایه ی راحت نشسته ایم

مرهون استقامت آن سرو قامتیم


شهدا را یاد کنیم با یک صلوات

اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

سلام یواشکی!


دیدید وقتی بچه ای وارد یه مجلسی میشه اولش سر به زیره و دیگه خیلی هنر کنه با یه صدای از ته چاه، یه سلام می کنه و سریع یه گوشه میشینه...همه میگن به به چه بچه ی خوبی!!
بعد کم کم یخش آب میشه و امان از اون موقع که آتیش می سوزونه!!

حالا داستان ماست...
البته ما فعلا تو همون مرحله ی سر به زیری هستیم!! دیگه بعدش را الله اعلم...

الغرض...این نصفه شبی، اومدم یه سلام یواشکی!!و از ته چاهی به همه عرض کنم...چه اونهائی که بیدارند و چه اونهائی که الان تا هفت پادشاه را رفته اند...

ضمنا قراره ما در خدمت این برادر فانوس جزیره باشیم..حالا اگه دیدید کسی خونه نیست، رفتیم خونه ی همسایه!

خدا عاقبت همه ی ما را ختم به خیر کنه ان شاء الله
یا علی